مدت محدودی در صنعت ابزار بودم و مدت غیر محدودی در تبریز زندگی کردم.
تبریز اونقدر شهر قفل و بد قلقیه که حتی اسنپ هم به سختی دوام آورده و شاید پایین ترین فروش دیجی کالا هم اونجا باشه (که البته حدسه و رفرنس نداره)
متاسفانه تیم تحقیق و توسعه در ایران فقط یه اسمه، وگرنه حتی یه خانم در توییتر نوشته بود: کاش یه دوست پسر تبریزی پیدا میکردم، بس که وفادار به برند هستند!
ولی همیشه شکست خورده ترین کمپینها با بودجه بالا در تبریز بوده.
دلیل: در طول عمر 37 سالهم که تبریز زندگی کردم، ذات تبریز اینه که چون بیشترین تاثیر رو در کشور داره، کمترین امکانات بهشون اختصاص داده میشه! پس وقتی این نظر رو دارن، قبل از هر چیزی میپرسن اون فلان برند تهران؟!
مدت کوتاهی که در صنعت بودم، ایده های مختلفی دادم و حتی داشتم برای همین نمایشگاه صنعت و ابزار تبریز آماده میشدم که اختلاف پیش اومد و من زدم بیرون. دلیل اختلاف هم جالبه:
پروداکتی نداشتیم و سایت بالا نبود ولی تبلیغات کال تو اکشن قرارداد شده بود، برند ناشناس بود ولی دنبال و درگیر چاپ سررسید به تعداد مثلا 2000 تا! پس با این حساب بدون لید ارزشمند و ساختن برند از پایه، مشخصا محکوم به شکست در مقابل آروا و رونیکس و توسن بود.
اما رونیکس چه کرد؟
با یه تحقیق کوچولو میشه فهمید مردم تبریز همیشه به معتمد خودشون وفادار هستند. نمیدونم پشت پرده چیزی بوده یا نه ولی رونیکس انگشت گذاشت روی یک عکاس خبرنگار دلسوز برای فرهنگ تبریز و کاملا معتمد!
ایشون هم که از دوستان خوب و هنرمندم هستن در یک استوری و پست فقط غرفه رونیکس رو نشون دادن، بدون توضیح خاص و تامام.
من خودم اینقدر که به این آدم و دلسوزیش اعتماد دارم، تحت نفوذ نظرش هستم، چه برسه افراد دیگه. اون هم کجا؟ تو اینستاگرام که دم دستی ترین جا برای وبگردی روزانه افراد تارگت بوده وهست!
نتیجه: عموم تبریزیها که در صنعت دخالت دارن و بیشتر از همون قشری که توضیح دادم هستن، دیگه برند رو بچه خودشون و زادگاهشون میشناسن و مطمئنا دیگه به سختی بشه بازار قفل و سخت تبریز رو از دست رونیکس درآورد. البته که میشه فروخت ولی سهم بازار مال کی باشه مهمه!
البته شاید براتون جالب باشه که: اصلا کمپین خاصی هم نزده، فقط یک فرد تاثیرگذار که روی تارگتش هم به شدت تاثیر داره رو مهمون غرفه کرده و با یک ویدیوی استوری و یک پست با مضمون عکس شخصی با بکگراند رونیکس در پیجش بالا رفته. اما جذابترین قسمتش هم اینه که این پست و استوری ها با زبان تورکی نگارش شدن و اتفاقا توی پست هیچ متن تبلیغاتی نبوده، بلکه یه نثر ساده و یک خطی تورکی نوشته شده، که احتمال قریب به یقین ایده خود این فرد بوده (با توجه به هوشی که ازش میشناسم) و این نثر تورکی از نقاط قلقلک تبریزه. انگار مثلا برای یک فرد با زبان مادری فارسی، شعری از حافظ در لوکیشن حافظیه شیراز بخونی!
حالا بهترین موقع برای ادامه کمپینهاش تو تبریزه اون هم فقط در حد یادآوری برند نه چیز اضافه. وقتی یک چهره معتبر باهات عکس گرفته، به زبونشون شعر خوندی براشون، یعنی دلها رو تسخیر کردی.