عاغا ما اومدیم خودمون رو کلی جر دادیم که خلاقیت ذاتیه و به نقاشی بچه رجوع کردیم و گفتیم: ببین نقاشی کودک یا داستان سراییش چقدر خلاق و بی چارچوبه. تا اینکه بیتا هٓداوندی پیدا شد و از یه زاویه دیگه به کودک و مشخصا آرشیدا کوچولو نگاه کرد! از زاویه پایین 🙂
بیتا برام اینجوری نوشت: خلاقیت ذاتی است یا اکتسابی؟!
به نظر من خلاقیت مفهومی نیست که از شکم مادر در آمده دچارش باشیم.
برای مثال تا به حال شنیدهاید که کسی بگویید:
«ماشالله آرمان کوچولو به طرز خلاقانهای گریه میکند»
یا حتی:
«آرشیدا جان چقدر متفاوت در شلوارش کار خرابی میکند»؟
نه عزیزانم هیچکدام ما خلاق زاده نشدیم، ما محیط را مشاهده میکنیم، یاد میگیریم و تصمیم میگیریم!
شاید بپرسید تصمیم کبری؟
که باید بگویم خیر، ما تصمیم میگیریم که چگونه از مشاهدات و یافتههایمان استفاده کنیم.
ما تصمیم میگیریم که چگونه مشاهده کنیم و از آن چگونه استفاده کنیم.
ما تصمیم میگیریم چگونه به یک هویج چروکیده و بدقواره نگاه کنیم که هویج در ذهنمان شروع به صحبت کند!
میپرسید چگونه؟
به شما میگویم!
بنده حقیر یکبار آنچنان به یک هویج پلاسیده زل زده بودم که هویج در لباس پیرمردی فرتوت در آمد و از هر بیست و یک نوهی پسریاش برایم تعریف کرد!
شاید بگویید دیوانه شدم؟
که باید بگویم بله!
شاید بپرسید دارم با خودم چه میکنم؟
که باید بگویم باور بفرمایید نمیدانم، ما تا چیزمان در گل خلاقیت فرو رفتهایم.
سخن کوتاه آنکه تمام دانستههایم در یک جمله خلاصه میشود:
لینک به پروفایل بیتا هداوند در لینکدین
«خلاقیت اکتسابی است!»
خداییش منم هی چک کردم دیدم اینم نظریه دیگه و نه میتونم ردش کنم نه تایید 🙂
نظر شما چیه؟